خیلی گران تمام شد این آب خواستن
یک مشک از قبیله ما یک عمو گرفت
افتادی از بلندی و آقا سرت شکست
ته مانده های زخمی بال و پرت شکست
وقتی عمود آمد و شق القمر که شد
تیر کمان میان دو چشم ترت شکست
پاره پاره روی زمین قرص ماه ریخت
تا علقمه رسید ولی بین راه ریخت
پا می شود،دوباره زمین می خورد حسین
دست خودش نبود که بی تکیه گاه ریخت
حرمتش را، خیمه اش را، لشکرش را...بگذریم
کینه ی شمشیر زن ها اکبرش را...بگذریم
قاسمش را ضربه ها هم قامت عباس کرد
تیر بی رحمی گلوی اصغرش را...بگذریم
گوشه گودال بود و سایه ای نزدیک شد
روبرویش ایستاد و خنجرش را...بگذریم
عرش می لرزید حتی اعتنایی هم نکرد
گر چه از هر سو صدای مادرش را... بگذریم
طبق آنچه در فرمایش حضرت امام محمّد باقر (علیه السلام)و حضرت صادق (علیه السلام)در روایت علقمه و صفوان است ، بیست و دو فضیلت برای زیارت عاشورا بیان شده است.