ای کاش علی شویم و عالی باشیم
هم سفره کاسه های خالی باشیم
چون سکه به دست کودکی برق زنیم
نان آور سفره های خالی باشیم
ای کاش علی شویم و عالی باشیم
هم سفره کاسه های خالی باشیم
چون سکه به دست کودکی برق زنیم
نان آور سفره های خالی باشیم
مادر تنها کنج خانه نشسته بود،
و پسرک بی توجه غرق در فیسبوک این پست را گذاشت:
" همه هستی ام مادرم ..." !
......................................................
دخترک در لاین عکس کارگری پیر را گذاشت و زیرش نوشت:
پدرای زحمتکش چند تا لایک دارن...؟
همزمان پدر پیرش صدایش کرد که دخترم ناهار آماده است...؟؟
دختر داد زد : من میل ندارم، صددفعه نگفتم وقتی تو اتاقم هستم انقد صدام نکنید...
راستی، پست دخترک کلی لایک خورده بود...!
......................................................
مرد تابلوی خاتم کاری شده زیبایی را که خریده بود،
روی دیوار نصب کرد...
همسرش گفت: حال برادرت را که بیمار است پرسیده ای...؟
با عصبانیت گفت: الان حوصله ندارم...
راستی روی تابلو نوشته بود:
"بیا تا قدر یکدیگر بدانیم..." !
......................................................
راستی هیچ فکر کرده ایم که چقدر
حرفهایمان در حقیقت ،
و پُست هایمان در مجازی ،
به پای عمل می رسد ...؟!؟
جگر تو جگر ثانیه ها را سوزاند مجتبائی شدنت آل عبا را سوزاند
عمر کوتاه تو پایان غم انگیزی داشت جگرت سوخت و این، قلب رضا را سوزاند
ابن الرضا به حجره غریبانه جان سپرد / او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل / از روی شوق در ره جانانه جان سپرد
عروس در آرایشگاه نشسته. با وسواس مدل ارایش مد نظر خود را به آرایشگر میگوید. قبلا هم با وسواسی بیشتر لباس عروسش را انتخاب کرده.
قرار است امشب تمام زیبایی اش را به نمایش بگذارد، میخواهد دلبری کند. ولی فقط از یک نفر؟
نه اشتباه نکنید.
داماد سر جایش، ولی در مجلس مختلطِ امشب ما مردانِ زیادی چشم به راه عروس هستند.
نماز جماعت که تمام شد بلند شدم و به محراب ایشان رفته و کنار ایشان نشستم. گفتم: حاج آقا من را نصیحتى کنید و نکته ای را برای من بفرمایید. ایشان فرمود: من دو نکته را به شما می گویم. هم خودت مراعات کن و به دوستان و بستگان خود نیز سفارش کن به این دو نکته عمل کنند.چون مردم از این دو نکته غافل هستند در حالیکه واقعا مشکل گشاست.
به ابوسعید ابوالخیر،گفتند :
فلانی قادر است پرواز کند،
گفت:این که مهم نیست، مگس هم میپرد.
گفتند:فلانی را چه میگویی..؟؟روی آب راه میرود..!!
گفت:اهمیتی ندارد،تکه ای چوب نیز همین کار را میکند.
گفتتند: پس از نظر تو شاهکار چیست..؟؟
گفت:این که در میان مردم زندگی کنی ولی هیچگاه به کسی زَخم زبان نزنی،دروغ نگویی، کلک نزنی٬دلی نشکنی٬از اعتماد کسی سوءاستفاده نکنی وکسی را از خود ناراحت نکنی.
این شاهکار است...!!