روزی مردی فقیر،

با ظرفی پر از انگور،

نزد رسول الله آمد و به او هدیه داد،

رسول الله آن ظرف را گرفت و شروع کرد به خوردن انگور 

و با خوردن هر دانه انگور تبسمی میکرد 

و آن مرد از خوشحالی انگار بال در آورده و پرواز میکرد،

اصحاب رسول الله بنابه عادت منتظر این بودند که آنها را در خوردن شریک نماید 

و رسول الله همه انگورها را خورد و به آنها تعارفی نکرد .

آن مرد فقیر با خوشحالی فراوان از آنجا رفت .

یکی از اصحاب پرسید:

یا رسول الله عادت بر این داشتید که ما را در خوردن شریک میکردید،

اما این بار به تنهائی انگورها را خوردید!!

رسول الله لبخندی زد و فرمود :

دیدید خوشحالی آن مرد وقتی انگورها را میخوردم؟

انگورها آنقدر تلخ بود،

که ترسیدم اگر یکی از شما در خوردن تلخی نشان دهد خوشحالی آن مرد به افسردگی مبدل شود .


" اللهم زین أخلاقنا با القرآن بحق محمد و آله "


هیچ وقت دل کسی رو نشکن ......@