میلیون ها درخت در جهان به طور اتفاقی توسط سنجابهایی کاشته شدند که دانه هایی را خاک کردند و
سپس جای آن را فراموش کردند...
خوبی کن و فراموش کن....
روزی رشد خواهد کرد...
عالم ز برایت آفریدم، گله کردی
از روح خودم در تو دمیدم، گله کردی
گفتم که ملائک همه سرباز تو باشند
صد ناز بکردی و خریدم،گله کردی
جان و دل و فطرتی فراتر ز تصور
از هرچه که نعمت به تو دادم، گله کردی
گفتم که سپاس من بگو تا به تو بخشم
بر بخشش بی منت من هم گله کردی
با این که گنه کاری و فسق تو عیان است
خواهان توأم، تویی که از من گله کردی
هر روز گنه کردی و نادیده گرفتم
با اینکه خطای تو ندیدم، گله کردی
صد بار تو را مونس جانم طلبیدم
از صحبت با مونس جانت، گله کردی
رغبت به سخن گفتن با یار نکردی
با این که نماز تو خریدم، گله کردی
بس نیست دگر بندگی و طاعت شیطان؟؟
بس نیست دگر هرچه که از ما گله کردی؟؟!
از عالم و آدم گله کردی و شکایت
خود باز خریدم گله ات را، گله کردی...
این متن رو ابتدا از بالا به پایین وسپس از پایین به بالا بخوانید
امروز بدترین روز بود
و سعى نکن منو متقاعد کنى که
در هر روزى، یک چیز خوبى پیدا میشه.
چون اگه با دقت نگاه کنیم
این دنیا جاى وحشتناکیه.
با اینکه
بعضى وقتا یک اتفاقات خوبى هم میافته
شادى و رضایت همیشگى نیستند.
و این درست نیست که
همش به ذهن و دل ما ربط داره
چون
ما میتونیم شادى واقعى رو تجربه کنیم
فقط وقتى در یک محیط خوب باشیم.
میتونیم خوبى رو خلق کنیم
مطمئن هستم تو هم موافقى که
محیطى که توش هستیم
تأثیر مستقیم داره روى
رفتار ما
همه چیز در کنترل ما نیست.
و تو هرگز از من نخواهى شنید که
امروز روز خوبى بود.
تو نه مهتاب و نه خورشید فقط دریایی
تو همان ناب ترین جاذبه دنیایی
مثل اشعار اهورایی باران پاکی
و به اندازه لبخند خدا زیبایی
یه شب که من حسابی خسته بودم