امشب بغلم کن کمی آرام بگیرم

آن قدر فشارم بده اصلاً که بمیرم


این گونه در آغوش تو مردن چه قشنگ است!

وقتی که به عشق تو گرفتار و اسیرم


روزی که به صد عشوه از این کوچه گذشتی

از بخت بلندم به تو افتاد مسیرم


دل بُرده ای از من چه بخواهی چه نخواهی

در دام تو افتادم و باید بپذیرم


محتاج نَمی از یَمِ دریای لبِ توست

لب های تَرَک خورده ی مانند کویرم


امشب بغلت امن ترین نقطه ی دنیاست

قدری بغل و بوسه و...بگذار بمیرم...