امام علی علیه السلام :
آن عالم و دانشمندی که علم خود را برای دیگران کتمان کند ، روز قیامت با بدترین بوها محشور می شود و مورد نفرت و نفرین تمام موجودات قرار می گیرد.
وسائل الشیعه ، ج 16 ، ص 270
کمی بیشتر به احادیث اهل بیت دقت کنیم و در موردشون تفکر کنیم.
نکنه ما مصداق این حدیث باشیم.
هر گاه علی علیه السلام به منبر می رفت، می فرمود:
مسلمان باید از رفاقت و دوستی سه کس اجتناب کند؛
1. آدم بی باک و هرزه (در گفتار و رفتار).
2. احمق (کم عقل).
3. دروغگو.
زیرا آدم بی باک و هرزه، کارهایش را به تو آرایش می دهد و می خواهد که تو هم مانند او باشی، چنین شخصی هرگز به درد دین و آخرت تو نمی خورد، دوستی با او جفا و سخت دلی و رفت و آمدنش بر تو، ننگ و عار است.
و اما احمق، هرگز خیر و خوبی از او به تو نمی رسد. هنگام مشکلات امیدی به او نیست، اگر چه در حل آن تلاش کند و چه بسا اراده کند بر تو خیری رساند (ولی به واسطه حماقتش) به تو ضرر می زند. پس مرگ او بهتر از زندگی اوست و سکوت او بهتر از سخن گفتنش و دوری از وی بهتر از نزدیکی با او می باشد.
و اما دروغگو، هیچگاه زندگی با او بر تو گوارا نیست، سخنان تو را نزد دیگران می برد و گفته آنان را نزد تو می آورد، هرگاه صحبتی را تمام کند سخن دیگری را شروع می کند، ممکن است گاهی راست هم بگوید ولی مردم باور نکنند، می کوشد مردم را به یکدیگر دشمن سازد، در سینه شان کینه برویاند. پس از خدا بترسید و مواظب خویشتن باشید و ببینید که با چگونه افرادی رفاقت می کنید و طرح دوستی می ریزید.
امام علی علیه السلام:
در غفلت یک انسان، همین بس که همت و تلاش خود را صرف چیزی کند که به دردش نمی خورد و به کارش نمی آید.
میزان الحکمه ج 7 ص 267
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم مى خواست گروهى را به جهاد بفرستد، خواست از بین آنان شخصى را امیر لشکر قرار دهد، از یکایک آنان پرسید: که از قرآن چقدر مى دانید؟
هر کدام مقدارى را گفتند: تا نوبت به جوانى که از همه کم سن و سال تر بود رسید. گفت : اى رسول خدا من سوره بقره را مى دانم . حضرت فرمود: تو را امیر لشکر قرار دادم .
گفتند: یا رسول الله صلى الله علیه و آله ، این جوان را بر ما، پیر مردها، امیر مى کنى ؟ حضرت فرمود: ((معه سوره البقره )) او سوره بقره را مى داند و شما نمى دانید.(۱)
و جاى بسى تعجب است ، که اگر جوانى سوره اى از قرآن را بداند و پیران آن را ندانند، استحقاق فرماندهى بر آنان را پیدا مى کند! اما اگر جوانمردى چون على (علیه السلام ) همه علم قرآن و تورات و انجیل و زبور را داشته باشد و به فرموده رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ((انا مدینه العلم و على بابها)). چنین شخصى را به جرم این که جوان است ، از حق مسلم و خدادادى اش محروم کنند! و زیر بار امامتش نروند
(۱) تفسیر ابوالفتوح رازى ، ج ۱، ص ۵۲
مرد جوانی مسیحی که مربی شنا و دارنده چندین مدال المپیک بود ، به خدا اعتقادی نداشت. او چیزهایی را که درباره خدا و مذهب می شنید مسخره میکرد.
شبی مرد جوان به استخر سرپوشیده آموزشگاهش رفت. چراغ خاموش بود ولی ماه روشن بود و همین برای شنا کافی بود.
مرد جوان به بالاترین نقطه تخته شنا رفت و دستانش را باز کرد تا درون استخر شیرجه برود.
ناگهان، سایه بدنش را همچون صلیبی روی دیوار مشاهده کرد. احساس عجیبی تمام وجودش را فرا گرفت. از پله ها پایین آمد و به سمت کلید برق رفت و چراغ را روشن کرد.
آب استخر برای تعمیر خالی شده بود!
توصیه برایان دایسون برای داشتن زندگی خوب
فرض کنید زندگی همچون یک بازی است،قاعده این بازی چنین است که بایستی چند توپ را در آن واحد در هوا نگه دارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید.
جنس یکی از آن توپ ها پلاستیکی بوده و باقی آن ها شیشه ای هستند.پس واضح است که در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین،دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد،اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد،کاملا شکسته و خورد می شوند.
آن چهار توپ شیشه ای عبارتنداز: خانواده،سلامتی، دوستان و روح خودتان
توپ لاستیکی همان کارتان است.کار را بر هیچ یک از عوامل فوق ترجیح ندهید،چون همیشه کاری برای کاسبی وجود دارد ولی دوستی که از دست رفت دیگر بر نمی گردد.،خانواده ای که از هم پاشید دیگر جمع نمی شود،سلامتی از دست رفته دیگر باز نمی گردد و روح آزرده دیگر آرامشی ندارد...
یه جایی یه حدیثی از امام صادق علیه السلام خوندم که :
دختران نیکی هایی هستند که در برابر آن پاداش داده می شود.
و پسران همچون نعمتی هستند که از آن بازخواست می شود.
منبع:وسائل الشیعه ، ج 15 ، ص 104
قدر دخترانمون رو بیشتر بدونیم. :-)
پیامبر خدا صلی الله علیه و اله:
کسی که به دنیا بچسبد، من سه چیز را برای او قطعی میدانم:
1- فقری که هیچ گاه به بی نیازی نینجامد
2- مشغولیتی که هرگز از آن خلاصی ندارد
3- غم و اندوهی که برایش پایانی نیست
اندکی تفکر!!!